حضرت باران

سلام خوش آمدید

۱۱ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

اخم نکن به روزگار فرزند آدم...
چطور دلت می‌آید؟!
روزگار را من و تو می‌سازیم...
بیتابی پاییز را هم بگذار به حساب پریشانی او در غم بهار...
ما لابه‌لای سرزمین دلمان بذر محبت کسی را کاشتیم که
بودنش امان است برای زمینی‌ها، آسمانی‌ها...
صاحب‌الزمان است او...
درست که یوسفمان را در کوچه‌های غفلت دل گم کرده‌ایم اما با همین دلواپسی‌های کال،
این درخت‌ها که زرد شده‌اند روزى سبز می‌شوند.
اخم نکن به روزگار، فرزند آدم...
خورشید همین حوالی است…

تصویر مرتبط                                  

صداى تلوزیون بلند بود
شنیدم که مجرى گفت:
براى هم دعا کنیم خدا بهمون سلامتى بده
که بالاترین نعمته…

و من فکر کردم
که بدون محبتت
حتى سلامتى هم به دردم نمیخوره…
که بالاترین نعمت
محبت توست…
که اصلا دوست داشتنت نشونه ى سلامتیه...

برامون دعا کن
خدا بالاترین نعمتمون رو
روز به روز بیشتر و بیشتر کنه،
روز به روز دلبسته ترِ تو باشیم…

١ـ «پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
المَهدِی طاووسُ أَهلِ الجَنَّةِ.
مهدی(ع) طاووس اهل بهشت است. (الشِّهاب‌ فی‌الحِکَمِ و الآداب، ص ١٦)

٢ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
افضلُ اَعمالٍ اُمّتی اِنتظارُ الفَرَج.
افضل اعمال امت من انتظار فَرَج و ظهور امام زمان علیه‌السلام است. (الشِّهاب فی‌الحِکَم و الآداب، ص ١٦)

٣ـ «حضرت مهدی(عج)»:
اَکثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُم.
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید که خود فَرَج و نجات شما است. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٤٨٥)

٤ـ «مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)»:
اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.
همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحب‌الزمان علیه‌السلام) باشید و یأس و ناامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحار، ج ١٥، ص ١٢٣)

٥ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
مَن ماتَ مِنکُم وَ هُوَ مُنتظِرٌ لِهذا الأََمرِ کان کَمَن هوُ مَعَ القائِمِ فی فُسطاطِه.
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(علیه‌السلام) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر می‌برد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦)

٦ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
مَن اَنکَرَ القائِمَ مِن وُلدی أَثناءَ غَیبَتِهِ ماتَ میتَةً جاهِلیةً.
کسی که قائم(مهدی) را که از فرزندان من است در دوران غیبتش مُنکِر شود، بر حالت جاهلیت قبل از اسلام از دنیا خواهد رفت. (منتخب‌الاثر، ص ٢٢٩)

٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِکَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می‌کند تا قائم ما اهل بیت(علیه‌السلام) ظهور یابد. (منتخب‌الاثر، ص ٢٥٤)

٨ـ «حضرت مهدی(عج)»:
فَاِنّا یحیطُ عِلمُنا بِأَنبائِکُم و لایعزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن اَخبارکُم.
ما از اوضاع شما کاملاً باخبریم و هیچ چیز از احوال شما بر ما پوشیده نیست. (بحار، ج ٥٣، ص ١٧٥)
٩ـ «حضرت مهدی(ع)»:
اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ کما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء.
من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. (بحار، ج ٧٨، ص ٣٨)

١٠ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
المُنتَظِرُ لِلثّانی عَشَر کَالشّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یدَی رُسولِ الله صلی‌الله علیه و آله یذُبُّ عَنهُ.
کسی که در انتظار امام دوازدهمین خود به سر می‌برد همانند کسی است که در رکاب رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله و سلم) شمشیر کشیده و از آن حضرت دفاع می‌نماید. (کمال‌الدین، ص ٦٤٧)

١١ـ حضرت مهدی(ع):
إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم ولا ناسین لِذِکرِکُم و لَولا ذلِکَ لَنَزلَ بِکُم اللّأْواءُ وَاصطَلَکُمُ الأَعداءُ.
ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم وگرنه محنت و دشواریها شما را فرا می‌گرفت و دشمنان شما را از بُن و ریشه قلع و قمع می‌ساختند. (بحار، ج ٥٣، ص ٧٢)

١٢ـ حضرت مهدی(ع):
اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی ‌یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختم‌کنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع می‌نماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)

١٣ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
یخرُجُ المَهدی و علی رَأسِه غَمامَةٌ فیها مُنادٍ ینادی «هذا المَهدی خَلیفةُ اللهِ فَاتَّبِعوهُ»
زمانی که حضرت مهدی(ع) ظهور می‌کند ابری بالای سر دارد که در آن منادی ندا می‌کند «این مهدی خلیفة‌الله است، از او متابعت و پیروی کنید.» (بحار، ج ٥١، ص ٨١)

١٤ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
قَبْلَ قیامِ القائمِ(علیه‌السلام) خَمسُ علاماتٍ مَحْتُوماتٍ. اَلیمانی وَ السُّفیانی و الصَّیحَةُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکِیةِ وَ الخَسفُ بِالبَیداء.
پیش از ظهور حضرت قائم(علیه‌السلام) وقوع این پنج علامت حتمی است: ظهور یمانی (از یمن)، سفیانی (از شام)، صیحه و فریاد آسمانی، کشته شدن نفس زکیه (سیدی بزرگوار در مسجدالحرام) و فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین بیداء (بیابان میان مکه و مدینه). (الزام‌الناصب، ج٢، ص ١٣٦ ـ بحار، ج ٥٢، ص ٢٠٤)

١٥ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
وَ قَتلُ غلامٍ مِن آلِ مُحمّدٍ عَلیهِمُ السلامُ بَینَ الرُّکنِ و المَقامِ اِسمُهُ محمدُبنُ الحَسَنِ «اَلنَّفسُ الزّکیةِ».
(از علائم نزدیک ظهور حضرت) جوانی از آل محمد(علیه‌السلام) به نام محمد بن الحسن «نفس زکیه» میان رکن حجر‌الاسود و مقام ابراهیم به شهادت می‌رسد. (بحار، ج ٥٢، ص ١٩٢)

١٦ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لَیسَ بَینَ قِیامِ قائِمِ آلِ مُحمدٍ علیهم السلام وَ بینَ قَتلِ النّفسِ الزّکِیةِ الاّ خَمسَ عَشَرَةَ لیلةً.
فاصله میان قیام قائم آل محمد(علیه‌السلام) و شهادت «نفس زکیه» تنها پانزده روز خواهد بود. (بحار، ج ٥٢، ص ٢٠٣)

١٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
قُداّمُ القائِمِ مَوتَتان: مَوتٌ احمرُ وَ موتٌ اَبیضُ حتّی یذَهَبَ مِن کُلِّ سبعةٍ خمسةٌ! اَلموتُ الأحَمرُ السَیفُ و المَوتُ اَلأَبْیضُ الطَاّعونُ.
پیش از قیام حضرت، دو نوع مرگ و میر خواهد بود: یکی مرگ سرخ و دیگر مرگ سفید آنچنان (سهمگین و هولناک) که از هر هفت نفر پنج نفر از بین خواهند رفت! مرگ سرخ با شمشیر(اسلحه) و مرگ سفید بیماری(همه‌گیر) طاعون است. (کمال‌الدین، ص ٦٥٥)

١٨ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایقومُ حتّی یقتَلَ الثُّلثُ و یموتُ الثُّلثُ و یبقَی الثُّلث!
قیام حضرت نخواهد بود تا زمانی که یک سوم مردم کشته شوند و یک سوم دیگر می‌میرند و تنها یک سوم باقی خواهند ماند! (بشارت‌الاسلام، ص ١٧٥)

١٩ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
کَذَبً الوَقّاتون، إنّا اَهلُ بَیتٍ لانُوَقِّتُ.
دروغ می‌گویند کسانی که زمان ظهور حضرت را پیشگوئی می‌کنند. ما خاندان اهل بیت برای فَرَج حضرتش زمان معین نمی‌کنیم. (بحار، ج ٥٢، ص ١١٨)

٢٠ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
اذا خَرَجَ أَسنَدَ ظَهْرهُ اِلَی الکَعبةِ وَ اجتَمع له ثلاثُمِأَةٍ وَ ثَلاثَةَ عَشَرَ رجَلاً. فَأَوَّلُ ما ینطِقُ بِهِ هذِهِ الإیة «بَقِیةُ‌الله خیرٌلکُم اِنْ کُنتُم مؤمنین.»
زمانی که حضرت ظهور می‌کند به خانة کعبه تکیه می‌دهد و در خدمتش سیصد و سیزده نفر (یاران به تعداد لشکریان بدر) حضور پیدا می‌کنند. اول سخن حضرت آیه شریفه است: «بَقِیةُ‌اللهِ خیرٌلکُم اِنْ کُنتُم مُؤمنین». (اِعلام الوری، ص ٤٣٣)

٢١ـ «امام علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام)»:
علامَتُهُ أَن یکوُنَ شَیخَ السِّنِّ شَابَّ المَنظَرِ حتّی أَنَّ النّاظِرَ اِلَیهِ یحسَبُهُ اِبنَ اَربعینَ سنةً.
نشانة مخصوص حضرت چهرة جوان بودن او در سن کهولت است به گونه‌ای است که هر کس حضرت را می‌بیند او را چهل ساله می‌پندارد. (اِعلامُ الوَری، ص ٤٣٥)

٢٢ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایبقی مُؤمنٌ مَیتٌ اِلاّ دَخَلتْ عَلیهِ الفَرحةُ فی ‌قَبرِه.
در وقت ظهور حضرتش، هیچ مؤمن از دنیا رفته باقی نمی‌ماند مگر آن که سرور و شادمانی قبر او را فرا می‌گیرد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٢٨)

٢٣ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
مِن ذُُرَّیتی اَلمهدی اِذا خَرجَ نَزَل عیسَی بنُ مریمَ(علیه‌السلام) لِنُصرتِهِ فَقَدَّمَهُ وَ صلّی خَلفَهُ.
مهدی(ع) از فرزندان من است، زمانی که قیام می‌کند عیسی بن مریم(علیه‌السلام) جهت نصرت و یاری او (از آسمان) فرود می‌آید و حضرتش را برای نماز مقدّم می‌دارد و به او اقتدا می‌نماید. (امالی صدوق، ص ١٨١)

٢٤ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
اَلمهدی(ع) یکسِرُ الصلیبَ وَ عِندَهُ عیسی(علیه‌السلام).
حضرت مهدی(ع) پس از ظهور، در حالی که حضرت عیسی(ع) در محضر اوست صلیب (مسیحیان) را درهم می‌شکند. (اثباة‌الهداة، ج ٣، ص ٦٥٠)

٢٥ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
(فی روایةٍ) اَوّلُ مایبدأُ القائمُ علیه السلام بِأنطاکِیةَ فَیستَخرِجُ مِنَها التَّوریةَ مِن غارٍ فیه عصا موسی و خاتَم سلیمان(ع).
نخستین کاری که امام زمان(علیه‌السلام) انجام می‌دهد (در یک روایتی) تورات (حقیقی) را از غاری در شهر «انطاکیه» که عصای موسی و انگشتر سلیمان(علیه‌السلام) نیز در آن است بیرون می‌آورد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٩٠).

٢٦ـ «پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)»:
یظْهَرُ علی یدَیهِ «تابوتُ السَّکینَةٍ » مِن بُحَیرَةِ طَبَرَیة، یحمَلُ فَیوضَعُ بَینَ یدَیهِ ببَیتِ المَقدِسِ فاذا نَظَرَتْ اِلَیه الیهودُ اَسلَمَت اِلاّ قلیلاً مِنهم.
«تابوت سکینه» به دست حضرتش از دریاچة طبرّیه (در فلسطین) بیرون آورده می‌شود و همراه آن حضرت حمل شده و در بیت‌المقدس در برابرش گذاشته می‌شود. یهودیان وقتی آن را می‌بینند، به جز تعدادی اندک، همه مسلمان می‌شوند. (الملاحم و الفتن، ص ٥٧)

٢٧ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
یقومُ بأمرٍ جَدیدٍ و سُنَّةٍ جَدیدةٍ و قَضاءٍ جَدید عَلَی العَرَبِ شَدید.
حضرت که ظهور می‌کند، اموری نوین، و سنتّی نوین، و قضاوت‌های نوینی به همراه خواهد داشت و بر قوم عرب سخت گران خواهد بود. (غیبت نعمانی، ص ١٢٢)

٢٨ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
اذا قامَ القائمُ لایبقی اَرضٌ اِلاّ نُودِی فیها شَهادَةُ «اَن لااله اِلاّ اللهُ و أَنّ مُحمداً رسولُ الله صلی الله علیه و آله و سلم.».
زمانی که حضرت قیام می‌کند سرزمینی باقی نمی‌ماند جز اینکه ندای (رسای) شهادتین «لا اله الاالله محمد رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله)» از آن برخواهد خواست. (بحار،‌ ج ٥٢، ص ٣٤٠)

٢٩ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
کَأنّی بِأَصحابِ القائمِ(علیه‌السلام) وَ قَد اَحاطوا بِما بَینَ الخافِقینَ فَلَیس مِن شَیءٍ اِلاّ وَ هُوَ مُطیعٌ لَهمُ.
گویا یاران حضرت قائم(ع) را می‌بینم که بر شرق و غرب عالم سُلطه یافته‌اند و دیگر چیزی وجود ندارد که مطیع و تحت فرمان آنان نباشد. (کمال‌الدین، ج ٢، ص ٦٧٣)

٣٠ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
هُوَ المُفرِّجُ الکُرَبِ عَن شیعَتِه بَعد ضَنکٍ شَدیدٍ وَ بَلاءٍ طَویل.
تنها او (مهدی(علیه‌السلام)) است که پس از دوران‌های طولانی بلاخیز و تنگناهای طاقت‌فرسا، غم‌ها و گرفتاری‌ها را از دل شیعیانش برطرف می‌نماید. (الزام‌الناصب، ص ١٣٨)

٣١ـ «امام زین‌العابدین (علیه‌السلام)»:
اِذا قامَ قائمُنا أَذهَبَ اللهُ عَزَّوجلّ عَن شیعَتِناَ العاهَةَ وَ جَعَلَ قُلوبَهُم کَزُبَرِ الحَدیدِ وَ جَعلَ قُوّةَ الرَّجلِ مِنُهم قُوَّةَ اَربعینَ رَجُلاً.
زمانی که قائم ما قیام می‌کند خدای متعال آفت‌ها را از میان شیعیان برطرف می‌کند و دلهایشان (در استقامت) همانند الوار آهنین قرار می‌دهد که قوّت یک مرد آنان برابر قوّت چهل مرد خواهد بود. (بحار، ج ٥٢، ص ٣١٧)

٣٢ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
فلا یبقی فی الأَرضِ خَرابٌ اِلاّ و عُمِّرَ.
در حکومت حضرتش جای مخروبه‌ای در زمین باقی نمی‌ماند الّا آنکه آباد می‌گردد. (بشارة‌الاسلام، ص ٩٩)

٣٣ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
لایدَعُ بِدعةً اِلاّ اَزالَها وَ لاسُنَّةً اِلاّ اَقامها.
حضرت، هیچ بدعت و ضلالتی باقی نمی‌گذارد مگر اینکه از بین می‌برد و هر سُنّت (و احکام از دست رفته) را از نو برپا خواهد داشت. (بشارة‌الاسلام، ص ٢٣٥)

٣٤ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
المَهدی سَمِحٌ بِالمالِ شدیدٌ عَلی العُمّالِ رحیمٌ بِالمَساکینِ.
حضرت مهدی(علیه‌السلام) بخشنده است و مال را به وفور می بخشد، بر مسئولان و کارگزاران بسیار سخت‌گیر و بر فقرا و ضُعفا رئوف و مهربان است. (الملاحم و الفتن، ص ١٣٧)

٣٥ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
دارُمُلکِهِ الکوفةُ و مَجلِسُ حُکمِهِ جامِعُها وَ بیتُ سَکَنِهِ و بَیتُ مالِهِ مسجدُ السَّهلةِ.
مقرّ خلافت و حکومت حضرت شهر کوفه است و مجلس حُکم و قضاوتش مسجد اعظم آن، و بَیت‌ُالمال و مَحّل سکوُنت ایشان مسجد سهله خواهد بود. (بحار، ج ٥٣، ص ١١)

٣٦ـ «امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:
اذا قامَ قائمُ آلِ محمدٍ (علیهم‌السلام) بَنی فی‌ظَهرِ الکوفَةِ مَسجداً لَهُ اَلفُ بابٍ وَ اتَّصلَت بیوتُ الکوفَةِ بِنهرِ کَربلاء.
زمانی که قائم آل محمد(علیه‌السلام) ظهور می‌کند در نجف اشرف مسجدی بنا می‌کند که هزار باب دارد و در آن زمان خانه‌های شهر کوفه به شریعة فرات کربلا متصل می‌گردد. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٣٧)

٣٧ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اذا فَتَحَ جَیشُهُ بلادَ الرّوم یسلِمُ الرومُ علی یدِه فَیبنی لَهُم مَسجداً.
زمانی که قوای حضرت، مغرب‌زمین را فتح می‌کند آنان به دست حضرتش به دین اسلام می‌گروند و امام(علیه‌السلام) برای ایشان مساجد بنا می‌کند. (بشارة‌الاسلام، ص ٢٥١)

٣٨ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
هوَ وَ اللهِ المُضطَرُّ فی‌کتابِ اللهِ وَ هُوَ قَولُ اللهِ «أَمَّن یجیبُ المُضطَرَّ اذا دعاهُ وَ یکَشِفُ السُّوءَ وَ یحعَلُکُمْ خُلفاءَ الأَرض».
به خدا سوگند که او (مهدی (علیه‌السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می‌فرماید: «اَمَّن یجیب‌المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» (بحار، ج ٥٢، ص ٣٤١)

٣٩ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
مَن قَرأَ المُسبِّحاتِ کلَّها قَبلَ أن ینامَ لَمْ یمُتْ حَتّی یدرِکَ القائمَ صَلواتُ الله علَیه و إنْ ماتَ کانَ فی ‌جِوار رسولِ الله صلی‌الله علیه و آله و سلم.
کسی که هر شب مُسَبِّحبات را قبل از خواب بخواند (سوره‌های پنجگانة حدید و حشر و صف، و جمعه و تغابن) نمی‌میرد تا حضرت قائم(علیه‌السلام) را دریابد و اگر پیش از آن از دنیا برود در جوار رسول‌الله(صلی‌الله علیه و آله و سلم) خواهد بود. (تفسیر صافی، ج ٥، ص ١٤١)

٤٠ـ «امام محمدباقر (علیه‌السلام)»:
فَیاطوبی لِمَن أَدْرَکَهُ وَ کانَ مِن أنصارِهِ، وَ الوَیلُ کُلُّ الوَیلُ لِمَن خالَفَهُ وَ خالَفَ أَمرَهُ وَ کانَ مِن اعدائِه.
خوشا به حال آن کس که زمان حضرتش را دریابد و در جمع یاوران او باشد، و بدا و بسیار بدا به حال کسی که با او مخالفت و ستیزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآید. (بحار، ج ٥٢، ص ٣٤٨)

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

منبع عکس مطلب:سایت تالاب

وظیفه منتظر امام زمان (عج) این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظار میهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید.

 بنابراین انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و کردار او فهمیده شود. با چنین توضیحی روشن است که یک منتظر واقعی امام زمان باید رفتارش به گونه ای باشد که هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. یعنی در هر لحظه که این خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد برای یاری امام زمان (عج) با مال و جان خویش جهاد نماید و خود را در راه آن حضرت فدا نماید.

 بنابراین یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست چرا که چنین کسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.

با توجه به نکات ذکر شده می توان برخی وظایف منتظر امام زمان (عج) را چنین ذکر کرد: 

 -  اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد، منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد ولو بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است.

کسانی که آن حضرت را نمی شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی کشند. اما کسانی که او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او را می دانند منتظر او می مانند.   کسانی که امام زمان (عج) را نمی شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته اند. چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است». 

 بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران او بیرون هستند. 

 ریشه محبّت و دلدادگى به امام در معرفت ایشان نهفته است، هر چه معرفت خالص تر و عمیق تر باشد محبّت حاصله نیز شدیدتر و قوى تر خواهد بود. 

البته شناخت امام زمان دو گونه است. اول، شناخت از راه دل، که این راه متوقف بر عمل به دستورات دین و پیشه کردن تقوای الهی است. یعنی انجام واجبات و ترک محرمات و اخلاص عمل برای رضای خداست اگر در این مسیر استقامت بورزید خداوند از درون شما را هدایت خواهد کرد و موانع را برطرف می کند و توفیق روی توفیق شامل حالتان خواهد شد و روز به روز بر ظرفیت وجودی شما افزوده خواهد شد ، قرآن کریم می فرماید: ان الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا و نیز می فرماید ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه و در کلمات معصومین آمده : (من اخلص لله اربعین یوما انبت الله الحکمة فی قلبه و یجری من قلبه علی لسانه و جوارحه ؛ کسی که چهل روز تمام کارهایش فقط و فقط برای خدا باشد خداوند نور حکمت و بینایی را بر دلش می فشاند بنابراین با استقامت در مسیر اطاعت و عبودیت محض خداوند معرفت از راه دل حاصل میشود. 

تا محبت به امام زمان در وجود انسان شکل نگرفته و شعله ور نشده باشد نمی تواند به وظایف منتظران واقعی عمل نماید.

دوم مطالعه کتب معتبری که در مورد امام زمان (عج) نوشته شده است می تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان (عج) آشنا سازد. در این زمینه مطالعه ی کتب زیر مفید است : امامت و مهدویت، لطف الله صافى گلپایگانى ؛ جستجو و گفتگو پیرامون امام مهدی / شهید سید محمد باقر صدر/ ترجمه ی مصطفی رحماندوست ؛ ظهور نور، على سعادت  پرور، نشر تشیع ؛ جمال آفتاب: علی سعادت پرور ؛ وابستگى جهان به امام زمان ،لطف اللَّه صافى ؛ حکومت عدل گستر (حسین حیدری کاشانی) ؛ دادگستر جهان (ابراهیم امینی) ؛ ترجمه منتخب الاثر، آیت اللَّه صافى؛ نور مهدی ( عج ) (چند تن از نویسندگان)؛ ؛ عصر ظهور، کورانی؛ از ولادت تا ظهور، کاظم قزوینى، ترجمه: فریدونى، نشر آفاق. قیام و انقلاب مهدی / شهید مطهری

- محبت به اهل بیت و خصوصا امام زمان (عج) ؛ وظیفه دیگری است که منتظران آن حضرت باید در خود ایجاد کنند و آن را افزایش دهند. بدیهی است که تا انسان از میهمان خویش خوشش نیاید و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم که او را بشناسد نمی تواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از میهمان خود بدش بیاید چگونه می تواند منتظر قدم او باشد و خود را برای پذیرایی از او آماده کند؟ پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شکل نگرفته و شعله ور نشده باشد نمی تواند به وظایف منتظران واقعی عمل نماید. محبت به امام زمان وظیفه ای است که پیامبر اکرم (ص) نیز به دستور خدا از ما خواسته است.

-  ایجاد سنخیت با امام زمان (عج)؛ منتظران واقعی وضعیت روحی و فکری و عملی خود را به گونه ای سامان می دهند که سنخیت کاملی با امام زمان (عج) داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم کسی بود و با او مشابهت و سنخیت نداشت؟ آیا می توان محبت کسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل می شود. و تنها در این صورت است که می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت. طبیعی است که هر چقدر این سنخیت بیشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت. 

-  دعا برای تسریع در ظهور امام زمان (عج)؛ منتظر واقعی هر لحظه انتظار محبوب را می کشد و از خدا می خواهد که هر چه زودتر او را برساند بنابراین دعای فراوان برای فرج آن حضرت از وظایف همیشگی منتظرآن حضرتش می باشد. دعای برای تسریع در فرج امام زمان مورد توصیه آن حضرت نیز می باشد.

-  ارتباط با امام زمان (عج) به شکل های مختلف؛ اگر انسان منتظر محبوب خویش را نیابد سعی می کند عدم دوری محبوب خویش را از طریق دیگری مانند تلفن و نامه جبران نماید تا اگر به ملاقات او موفق نشده است لااقل ارتباط ضعیفی با او داشته باشد. همچنین منتظر امام زمان وقتی موفق به زیارت آن حضرت نمی شود از طریق خواندن دعای ندبه، زیارت آل یاسین، دعای عهد که از طرف بزرگان بسیار توصیه شده است، و نیز از طریق رفتن به مسجد جمکران ارتباط خود را با آن حضرت حفظ می کند. در نتیجه اگر ما هم می خواهیم از اصحاب و یاران آن حضرت باشیم، باید به این امور اهتمام ورزیم. در این رابطه به راه کارهای زیر توجه فرمایید:

 -  ارتباط معنوی خود را با خدای متعال تقویت کنید.

-  نمازهای یومیه را در اول وقت و حتی المقدور به جماعت بخوانید.

 -  سعی کنید در نماز حضور قلب داشته باشید و همیشه خود را در محضر خداوند متعال بدانید.

 -  از هر گونه گناه و معصیتی اجتناب کنید.

-  بدانید که هر هفته، نامه اعمال شما به حضور امام زمان (عج) عرضه می شود و مورد بررسی قرار می گیرد.

-  با مطالعه کتاب هایی که درباره امام زمان (عج)، آگاهی و شناخت خود را در این زمینه تعمیق و گسترش بخشید.

   منبع:تبیان

تأثیر هر نماز بستگی به نمازی دارد که انسان به جای می آورد. نماز اول وقت،‌آخر وقت،‌ فرادی،‌ جماعت، با توجه، بی توجه و ... هر کدام آثار خاص خود را دارند. ولی به هر حال هیچ نمازی بدون اثر نمی باشد. انسان مومن باید به هر طریق با خدای خود مرتبط و پیوسته باشد و رابطه اش را با خدای خود هر قدر هم که ضعیف و کم رنگ باشد، قطع ننماید و همین ارتباط ضعیف را روز به روز تقویت نماید تا به تدریچ به درجات عالی قرب و معرفت خدای متعال برسد:
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
باید دانست که همین نمازهای بی روح و دست و پا شکسته ما نیز خالی از آثار مختلف تربیتی و روانی و اجتماعی نمی باشد و اگر انسان همین نماز بی روح را هم ترک می کرد، میزان جرم و خطا و معصیت او بیشتر می شد. چون اثر عمده نماز که همان نهی از فحشا و زشتی و گناهان است، حتی در این گونه نمازها نیز ظاهر و آشکار می گردد. در روایت آمده است جوانی از انصار نماز خود را به جماعت با پیامبر - صلی الله علیه و آله - می خواند ولی گاهی مرتکب خطا و گناه نیز می شد. این جریان را به پیامبر گفتند. حضرت فرمود: بالاخره این نماز روزی باعث بیداری و دوری او از گناه می گردد. طولی نکشید که آن جوان متنبه و بیدار شد و دست از اعمال بد و زشت خود برداشته در صراط مستقیم بندگی قدم گذارد.
انسان به مقتضای مادی بودنش در طول روز با افراد و مسائل مختلفی روبه روست و همین امر باعث دوری او از معنویت می گردد. در این میان،‌ نماز مأمن و پناهگاهی برای برگشت انسان به معنویت است. نماز کرنش و تعظیم در برابر خالق متعال است و جلوی طغیان و غرور انسان را می گیرد.
اگر دیده می شود افرادی نماز می خوانند اما تأثیری در روح آنان دیده نمی شود به این خاطر است که آنان نماز را فقط « می خوانند» و نماز را « بر پا نمی دارند». در قرآن لفظ « صلاة» معمولاً با فعل « یقیمون » و « أقیموا» و مشتقات « قیام» آمده یعنی« نماز را بر پا داشتن». بر پا داشتن نماز با خواندن نماز متفاوت است. فردی که نماز را بر پا می دارد یعنی در تمام زندگی او نماز برپاست و در تمام حیات او توحید و صفات الهیه جاریست.
نماز به انسان، آرامش و طمأنینه می دهد و این حالت را هر انسانی پس از یک نماز با توجه حس می کند.
همان طور که جسم انسان نیاز به غذا دارد،‌ حقیقتاً روح انسان نیز این نیاز را داراست. اگر این نیاز روحی حس نمی شود بدین علت است که روح خود را با هر خوراکی تغذیه کرده و او را از غذای سالم روحی که همانا نماز و یاد خداست دور داشته ایم. به عنوان مثال،‌ غیبت یک غذای ناسالم روحی است که انسان از شدت گرسنگی روحی به آن چنگ می زند. در قرآن کریم هم غیبت به خوردن گوشت برادر مرده تشبیه شده یعنی ای انسانی که داری غیبت می کنی این کار تو حقیقتاً‌ معادل است با خوردن گوشت برادر مرده ات.
هدف خدا از خلقت انسان،‌ عبودیت و بندگی است. « و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون» و من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادتم کنند.(۱). و این بندگی در نماز موج می زند. اوج بندگی انسان در نماز بوده و حس پرستش نیز با نماز ارضا می گردد. نماز بزرگ ترین نماد پرستش و خاکساری به درگاه خداوند متعال است.
برخی آثار نماز:
ü بندگی و عبودیت در نماز موج می زند.« ایاک نعبد و ایاک نستعین»و اعلان نیاز به حضرت دوست، به خاک افتادن، تعظیم کردن در مقابل معبود حقیقی و ... قطره ای از جلوه های بندگی در نماز است.
ü نماز، کبر و غرور را از انسان دور می کند زیرا در مقابل قدرت مطلق جهان، بارها پیشانی خود را بر خاک می گذارد، سر خم کرده و اظهار ناتوانی و عجز می نماید. اگر حتی توجه مختصری هم در میان باشد، غرور انسان، شکسته شده و اثری از سرکشی باقی نمی ماند.(این اثر، ذره ای است از آثار اخلاقی فردی نماز)
ü باز شدن درب خانه خدا
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: تا زمانی که در حال نماز هستی، درب خانه پادشاهی مقتدر را می کوبی و هر که درب خانه پادشاه را بسیار بکوبد، سرانجام آن درب به رویش باز می شود.(۲)
ü آیا کسی یافت می شود که دوست نداشته باشد مشمول رحمت الهی شود.
امام علی علیه السلام فرمود: هر گاه کسی به نماز می ایستد ابلیس از این که می بیند رحمت خدا او را فرا گرفته حسودانه به وی می نگرد.(۳)
ü برخورداری از جلالت خداوند
اگر نماز گزار می دانست که چه هاله ای از جلالت خدا او را فرا می گیرد، دوست نداشت سر از سجده اش بردارد.(۴)
ü نماز مایه پاکیزگی روحی و کفاره گناهان
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نماز را به چشمه آب گرمی که بر در سرای مردی جریان داشته باشد، تشبیه کرده. اگر روزی پنج بار، خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرک و آلودگی در بدن او نماند. (۵)
ü دوری از زشتی ها و بدی ها
نماز به خودی خود قدرتی دارد که انسان را از بدی ها دور می دارد. إن الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر. نماز انسان را از زشتی ها و ناپسند ها باز می دارد.
پیامبر خدا درباره مردی که با آن حضرت نماز می خواند و در عین حال مرتکب کارهای زشت می شد فرمود: نمازش روزگاری او را از کارهای زشت باز خواهد داشت. و دیری نگذشت که آن مرد توبه کرد.(۶)
ü نماز بزرگ ترین و محکم ترین پناه گاه معنوی است. الصلاة حصن من سطوات الشیطان.
ü نماز مایه ی نزدیکی هر انسان پرهیزگار به خداست. الصلاة قربان کل تقی
ü اگر نماز قبول شود کارهای دیگر هم پذیرفته می شود و اگر نماز رد شود کارهای دیگر نیز مردود است. ان قبلت قبل ما سویها و إن ردّت ردّ ما سویها
ü ترس شیطان از انسان نماز گزار: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «شیطان پیوسته تا وقتی که فرزند آدم بر نمازهای پنج گانه محافظت و مواظبت دارد از وی ترسان است و چون نمازها را ضایع کند بر او دلیر می شود و او را در گناهان بزرگ می اندازد».
ü آثار نماز در عالم برزخ
رسول خدا (ص) فرمودند: «نماز بین نمازگزاران و عزرائیل (سلام الله علیه) فرشته ی مرگ)، شفاعت می کند. تا نمازگزار راحت تر جان بدهد.»
نماز در قبر مونس و همدم نمازگزار است، نماز فرش نمازگزار در قبر می شود
ü آثار نماز در قیامت
رسول الله(ص) فرمود: «نماز واقعی و با حضور قلب در روز قیامت تاجی بر سر نمازگزاران است»، «نماز واقعی و با حضور قلب (در روز قیامت) نور چهره ی نمازگزاران است»، «نماز با حضور دل، روز قیامت پوشش و مانعی بین نمازگزار و آتش دوزخ می گردد»
امید است که خداوند متعال ما را از نمازگزاران واقعی قرار دهد.
آثار فرهنگی نماز:
۱. نماز معلم فرهنگ وادب: اینکه در نماز سفارش شده که در نماز با ادب باشیم ،دست ها روی ران ها،بدن آرام،نگاه ها پایین وبه محل سجده، داشتن لباس تمیز و...مجموعه این دستورالعمل ها روحیه ادب وفرهنگ را در انسان تقویت می کند،آن هم ادبی براساس ارزش هایی چون شناخت ومحبت ،تواضع وادب (قرائتی،یکصدو چهارده نکته در باره نماز،ص۵۶) نماز موجب احساس غرور و افتخار است؛ چه افتخاری از این بالاتر که انسان با خالق خود سخن بگوید و او کلام انسان را بشنود و بپذیرد. ۲.نماز از آن جهت که وسیله اتصال عبد به مولاست، موجب احساس قدرت بنده می گردد. نماز گزاران حقیقی به وسیله نماز به اطمینان قلبی می رسند و ترس از غیر خدا را از دل بیرون می کنند. ۳.نماز موجب احساس عزت است؛ چون تمام عزت ها از آن خداست، از این رو اتصال به عزیز مطلق به انسان عزت و سربلندی می بخشد. ۴. نماز بزرگترین عامل تربیت و اصلاح ظاهری و باطنی است.
آثار اجتماعی نماز:
۱.تحکیم و تقویت روابط مردم: از آنجا که اصل در نماز جماعت خواندن است ودر جماعت نیز با مردم،در مردم،از مردم بودن است،اینکه انسانها بدون هیچ گونه امتیاز از هر نژاد واقلیم ودر هر شرایط اقتصادی در کنار هم می آیند ،وحدت وانسجام آنها تقویت می شود. ۲.افزایش اطلاعات مردم از وضعیت همدیگر ووضعیت جامعه:اسلام با طرح نماز جماعت وحضور مردم در صحنه عبادات آن هم در خانه خدا وبا وضو بهترین فرصت را برای آشنایی مردم با حرف ودرد همدیگر آشنایی با توطئه های دشمنان وپیش بینی راه حل ها ،تقد از محرومین جامعه ومحل همه در سایه نماز آن هم به صورت جماعت می باشند. ۳.نظم وسامان دهی به امور مسلمانان: زمان بندی نماز،توصیه به منظم بودن صفهای نمازجماعت،در با هم سجده افتادن ،باهم نشست وبرخاست کردن در نماز جماعت ...همه دارای پیام اجتماعی به مسلمانان می باشد که تفرق ها را به وحدت تبدیل کنند ،در پیشبرد امور باهم همکاری کنند و... ۴.و.. منبع:قرائتی محسن؛ یکصدو چهارده نکته در باره نماز،چاپ نهم ۷۲
در پایان متذکر می شویم که نماز مهمترین رفتار معنوی انسان است که می تواند او را تا رسیدن به علم لدنی و عرفان الهی رهبری کند و برترین ابزاری است که می تواند سالک را به بالاترین مقامات معنوی برساند. هر کس به هر مقامی که رسیده است از طریق عبادت و نماز و به خصوص نماز شب بوده است.
پی نوشت:
۱- ذاریات، ۵۶
۲- منتخب میزان الحکمة، حدیث۳۶۰۷
۳- منتخب میزان الحکمة، حدیث۳۶۰۹
۴- منتخب میزان الحکمة، حدیث۳۶۰۸
۵- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹
۶- بحارالانوار،ج۸۲، ص۹۸ به نقل از منتخب میزان الحکمة
مطالعه بیشتر:
۱- اسرار الصلوة میرزا جواد آقا ملکى تبریزى
۲- آداب الصلوة امام خمینى
۳- راز نماز محسن قرائتى
۴- ۱۰۰۱ نکته درباره نماز حسین دیلمى
۵- معراج السعادة، ملا احمد نراقی
۶- ۱۱۴ نکته درباره نماز محسن قرائتى
۷- وصال دوست رحیم کارگر
۸- آشنایى با نماز محمدتقى صرفى
۹- از ژرفاى نماز آیت الله خامنه اى
۱۰- اسرار نماز على اکبر مهدى پور
۱۱- اسرار و شگفتیهاى نماز ایوب نظرى
۱۲- تفسیر نماز محسن قرائتى
۱۳- چهل حدیث پیرامون نماز صالح کلیاتى
۱۴- چهل حدیث در اهل نماز نورى اشتهاردى
۱۵- حلقه هاى وصل دکتر على اکبر افتخارى
۱۶- راز نماز براى نوجوانان محسن قرائتى
۱۷- روشهاى پرورش احساس مذهبى نماز در کودکان و نوجوانان دکتر غلامعلى افروز
۱۸- سجده دل یا قلب نمازگزار افشان صالحى
۱۹- سخنى درباره نماز سیدهاشم رسولى محلاتى
۲۰- مى خواهم نماز بخوانم سپیده خلیلى
۲۱- نماز از دیدگاه دانشمندان رحیم کارگر
۲۲- همراه با نماز محسن قرائتى
۲۳- آرامش در پرتو نیایش رحیم کارگربا سلام و درود به شما که به مسائل معنوی سالم، بها می دهید.

حضرت باران
آخرین نظرات